محرم الحرام در دشتی

ساخت وبلاگ
اعتقادات مردم دشتی- تولد نوزاداعتقادات مردم دشتی پیرامون نوزادمردم دشتی نیز همانند مردم سایر نقاط ایران دارای آداب و رسوم خاص خود بوده اند.آنان در زمان تولد نوزاد اعتقادات خود را دارند که برخی از آنان تاکنون حفظ شده ، برخی به بوته فراموشی سپرده شده و تعدادی نیز در حال منسوخ شدن است.یکی از اعتقاداتی که تاکنون نیز مردم دشتی بر آن پایبندند این است که فرد خسته و از راه رسیده نباید بالای سر نوزاد یا به دیدن وی برود.گویند که در گذشته هنگام تولد نوزاد و تا قبل از چهل روز،چنانچه کسی جهت دیدن آن به خانه صاحب نوزاد می رفت کفشهایش را بوسیله میخی به دیوار نزدیک در یا به سر در اتاق آویزان می کرده اند.اعتقادی دیگر بر این است که پدر نوزاد هنگام برگشت به خانه باید پای خود را بشوید سپس وارد اتاق شود زیرا خستگی او بر کودک اثر داشت.مردم دشتی بر این باورند که کودک و مادر نباید تا چهل روز از منزل خارج شوند و همچنین چنانچه مادر بخواهد بخواهد جهت اجابت مزاج بیرون رود می بایست کسی او را تا کنار دستشویی همراهی کند زیرا معتقدند که اجنه او را اذیت می کنند البته این باور دیگر منسوخ شده است زیرا در قدیم مردم دارای حیاط های بزرگ بوده و دستشویی ها نیز در گوشه ای از حیاط و دور از اتاق ها بوده و بعلت نبود برق، در شب یکی زن زائو را همراهی می نموده است.اغلب زنان بر این باورند که بالای سر نوزاد وزن زائو می بایست حتماً قرآن، آهن گذاشته شود تا از شر اجنه در امان باشند.برخی معتقدند که نباید کف پای نوزاد را بوسید زیرا باعث می گردد تا او دیرتر به راه بیفتد.رسم است که زن زائو در دو نوبت خود و نوزادش حتماً به حمام بروند و آن را الزامی می دانند یکی حمام سه روزه و یکی چهل روزه .بسیاری از مردم معتقند که موهای بدو تولد نو محرم الحرام در دشتی...ادامه مطلب
ما را در سایت محرم الحرام در دشتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tevideraz بازدید : 7 تاريخ : پنجشنبه 30 فروردين 1403 ساعت: 12:12

بررسی آداب و رسوم مردمان دشتیاعتقادات مردم دشتی- تولد نوزاداعتقادات مردم دشتی پیرامون نوزادمردم دشتی نیز همانند مردم سایر نقاط ایران دارای آداب و رسوم خاص خود بوده اند.آنان در زمان تولد نوزاد اعتقادات خود را دارند که برخی از آنان تاکنون حفظ شده ، برخی به بوته فراموشی سپرده شده و تعدادی نیز در حال منسوخ شدن است.یکی از اعتقاداتی که تاکنون نیز مردم دشتی بر آن پایبندند این است که فرد خسته و از راه رسیده نباید بالای سر نوزاد یا به دیدن وی برود. گویند که در گذشته هنگام تولد نوزاد و تا قبل از چهل روز،چنانچه کسی جهت دیدن آن به خانه صاحب نوزاد می رفت کفشهایش را بوسیله میخی به دیوار نزدیک در یا به سر در اتاق آویزان می کرده اند.اعتقادی دیگر بر این است که پدر نوزاد هنگام برگشت به خانه باید پای خود را بشوید سپس وارد اتاق شود زیرا خستگی او بر کودک اثر داشت.مردم دشتی بر این باورند که کودک و مادر نباید تا چهل روز از منزل خارج شوند و همچنین چنانچه مادر بخواهد بخواهد جهت اجابت مزاج بیرون رود می بایست کسی او را تا کنار دستشویی همراهی کند زیرا معتقدند که اجنه او را اذیت می کنند البته این باور دیگر منسوخ شده است زیرا در قدیم مردم دارای حیاط های بزرگ بوده و دستشویی ها نیز در گوشه ای از حیاط و دور از اتاق ها بوده و بعلت نبود برق، در شب یکی زن زائو را همراهی می نموده است.اغلب زنان بر این باورند که بالای سر نوزاد وزن زائو می بایست حتماً قرآن، آهن گذاشته شود تا از شر اجنه در امان باشند.برخی معتقدند که نباید کف پای نوزاد را بوسید زیرا باعث می گردد تا او دیرتر به راه بیفتد.رسم است که زن زائو در دو نوبت خود و نوزادش حتماً به حمام بروند و آن را الزامی می دانند یکی حمام سه روزه و یکی چهل روزه .بسیاری از محرم الحرام در دشتی...ادامه مطلب
ما را در سایت محرم الحرام در دشتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tevideraz بازدید : 6 تاريخ : چهارشنبه 15 فروردين 1403 ساعت: 22:45

تاسو نزد مردمان دشتی TASOU تاسو" معادل "کلوند" در گویش دشتی و شاید معادل نیلی در گویش معیار است. مهره ای سفید ، آبی ، فیروزه ای ، که در طب سنتی جنوب کارکرد درمانی دارد .طب سنتی جنوب از مجاورت تمدنهای داخلی "ریشا" و "سیراف" و تمدن های پیرامون، "هند ، چین و افریقا" و فرهنگ اسلامی شکل، دوام و قوام یافته است .استفاده از مهره های کانی یکی از شیوه های درمانی است که تا این اواخر در جنوب ایران به ویژه در منطقه ی دشتی کاربرد داشت.تاسو مهره ای است که آنرا در نخی تزیینی دور گردن نوزاد می آویزند .نوزاد بدون این مهره تا قبل از چهل روز دچار "تاسو" می شود .چهل روز مدتی است که نوزاد نباید از منزل خارج شود .اگر این اتفاق بیفتد "چله" ی بچه می افتد و خطرات بی شماری نوزاد را تهدید می کند . این مهره در نزد ملای محل و با ذکر خاصی " اوسی" می شد .پس از آن تا چهل روز ضرورت داشت این مهره همراه طفل بماند . گاهی تا دو سالگی نیز این مهره با بچه می ماند . تاسو" نوعی بیماری ناشناخته بود که طفل بر اثر آن بدنش سیاه و تاسیده می شدوبدون علائم خاص دیگر می مرد. تاسو" شاید نوعی جن بود که فقط اطفال و نوزادان را مبتلا می کرد و"برخلاف "آل" یا "یال" که فقط زنان زائو را مبتلا می کرد . تاسو اما در گویش معیار "تاسه" است .تاسه در فرهنگ های معروف معانی گوناگونی دارد . "برهان و ناظم الاطباء"می نویسند، فشارش و فشردن گلو به سبب سیری یا ملال و اندوه . فرهنگ خطی کتابخانه ی لغت نامه ی دهخدا به نقل از "رسالة حسین وفایی"، افشردن گلو از ملالت یا سیری را در معنای این واژه نوشته است ." "صحاح الفرس" فشرده شدن گلو از ملالت یا از پری و "شرفنامة منیری"، سیاهی روی که از اندوه پدید آید را برای محرم الحرام در دشتی...ادامه مطلب
ما را در سایت محرم الحرام در دشتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tevideraz بازدید : 13 تاريخ : سه شنبه 3 بهمن 1402 ساعت: 7:58

جُمول در معیار مردمان دشتی جمول، جمبول یا جمولی ها در گویش مردمان دشتی که نشأت گرفته از فارسی دری و پهلوی است معادل وبه معنای فرزندان"دوقلوی" یک انسان ،حیوانات یا در بعض اوقات به نخل های بهم چسبیده هم می گفتند. "جمول"با فتحه ی حرف اول در فرهنگ دهخدا به نقل از منتهی الارب"زن فربه"معنی شده است.یک معنی دیگر نیز ذیل این واژه آمده که از مقصود ما از این واژه بسیاردورازنظراست.که آن "گدازنده ی پیه" می باشد و به آنچه از واژه جمول در گویش دشتی برداشت می شود، نزدیک نیست. که خیلی هم فاصله دارد. دوقلو اما واژه ای ترکی است. دهخدا در ذیل این واژه می نویسد : دوقلو. " دُ " (ترکی ، ص مرکب ) مرکب از دوق، دوغ ، دغ از مصدر دقماق یا دغماق به معنی زادن و "لو" علامت نسبت در ترکی . دوقلی، دوغلو، توام،توامان، همزاد و دوپهلو . در تداول عامه اما کلمه را به غلط مرکب از دو (عدد فارسی ) و" لو" می پندارند و به ضم قاف تلفظ کنند به قیاس آن سه قلو و چهارقلو وپنج قلو به کار می برند برای چهار یا پنج بچه که از یک شکم زاده می شوند. شاید چاقی ناشی از حاملگی باعث شده است ما برای "دوقلو" از واژه " جموول" در گویش دشتی استفاده کنیم.جمول در گویش مردم خوزستان به ویژه آبادان نیز به معنی دوقلو کاربرد دارد. در مناطق عرب نشین "جمول" باتشدید میم حالت تحبيب براي اسم جميله است . جمول در گویش مردم بندر عباس نیز به معنی "دوقلو" است. در سنگستان – عقاید و رسوم عامه مردم بوشهر، جلد اول تالیف عبدالحسین احمدی ریشهری - این واژه به صورت جنبل و به معنی دوقلو و دو نوزاد که در یک موقع از شکم زاییده شود،آمده است. ریشهری می افزاید در برهان قاطع این کلمه به صورت "جنابه" به ضم اول آمده است. در زبان فرانسه نیز به معنی دوقلو است. به معنی جفت کرد محرم الحرام در دشتی...ادامه مطلب
ما را در سایت محرم الحرام در دشتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tevideraz بازدید : 38 تاريخ : چهارشنبه 15 شهريور 1402 ساعت: 22:50

زیر آسمان دشتی-نگاهی به شهرها و روستاهای شهرستان دشتیاحشام قایدها روستای احشام قایدها در بخش مرکزی و از توابع خورموج است.فاصله اش تا مرکز دشتی 26 کیلومتر و در جنوب غربی آن قرار دارد. کوه مند در 5 کیلومتری غرب آن و دره «باغ شاه» در 2 کیلومتری غرب آن قرار دارد.این روستا دارای معدن گچ و محصولات و فرآورده های آن گندم ،جو و خرماست.کار و پیشه اهالی آن کشاورزی،دامداری و کارگری و گروهی هم در مراکز دولتی و صنعتی مشغول بکارند.زبان مردم روستا فارسی و مذهبشان شیعه جعفری است.در اطراف روستا گیاهان دارویی چون آویشن،کاسنی،گل زرد،گل گاوزبان، و خاکشیر پیدا می شود و در گذشته در کوه غربی آن حیواناتی چون بز کوهی و قوچ و میش هم به وفور یافت می شده است. بر اساس سرشماری سال 1365 خورشیدی این روستا دارای 55 خانوار و 280 نفر سکنه و بر اساس سرشماری نفوس و مسکن سال 1385 خورشیدی دارای 33 خانوار و 133 نفر بوده که از این تعداد 64 نفر مرد و 69 نفر زن بوده است. در خصوص وجه تسمیه روستا گفته شده، چند قرن پیش طایفه ای معروف به قاید ها از مناطق شمالی استان بوشهر در این محل سکونت داشته اند به همین دلیل روستا به نام آنان مشهور می گردد. در این روستا علاوه بر قایدها،طوایف دیگری از جمله فقیه ها هم سکونت دارند.به هنگام هجوم انگلیس به بوشهر عده ای از اهالی این روستا به دفاع از میهن بر می خیزند که یکی از معروفترین این افراد مرحوم آقاشیر(آشیر)فقیه،پدر مرحوم حاج علی فقیه است.این روستا همچنین در زمان جنگ تحمیلی چندین شهید ، جانباز و رزمنده را تقدیم وطن کرده است. یکی از جاذبه های گردشگری این روستا مسجدی زیبا با معماری خاص به نام «مسجد صاحب الزمان(عج)» با امکاناتی مناسب است.در احداث ا محرم الحرام در دشتی...ادامه مطلب
ما را در سایت محرم الحرام در دشتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tevideraz بازدید : 48 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 18:42

تابستان دردشتی و ملارهپیش تر که برق هنوز به دشتی نیامده بود "ملاره" " mallareh"چوبی استوار از سر شاخه های بلند درخت "گز" بود که با قرار گرفتن در کنار "لوکه" یا "بسر" برخی از غذا های تابستانی را با خنکای نسیم کوه و دریا آشتی می داد تا خوردن آنها در گرمای تابستان این دیار گوارا شود.میوه های تابستانی در ظرفی توری قرار می گرفت و بر فراز این چوب که در مسیر وزش نسیم شبانه در زمین محکم شده بود آویزان می شد تا صبحگاه برای خوردن آماده شود. "آرد بیز" یا الک معمولا ظرفی مناسب بود تا برخی ازغذا ها در آن قرار گرفته و از بلند ترین نقطه ملاره آویزان شود. با این روش می شد در گرمای تابستان از خوردن میوه های نسبتا خنک لذت برد.قاچ های بزرگ هندوانه و خربزه های محلی رودخانه ای دشتی با قرار گرفتن در ملاره خنکای دوچندانی می یافتند و کام های مردم این دیار را از شیرینی خود سرشار می کردند.گاهی نیز برای شب نشینی های شیرین این منطقه آب چاه و جوی های جاری "چهاب های "منطقه وسیله ای مناسب برای خنک نمودن میوه های تابستانی این دیار بود.میوه ها در سبد های بافته شده از "پیش" های نخل قرار می گرفت و به عمق چاه های آب شیرین منطقه می رفت تا خنکای آب چاه گرما را از میوه ها بشوید و آنها را آماده خوردن در گرماگرم "گپ" و "روات" های خاطره انگیز شب نشینی های این مردم کند.برای خنک نمودن آشامیدنی ها، در فصل تابستان، مردم منطقه "جک" دبه های آب را با "گونی" پوشانده و آنرا مرطوب می کردند تا وزش نسیم بتواند آب را اندک اندک و به ملایمت سرد کند. ... محرم الحرام در دشتی...ادامه مطلب
ما را در سایت محرم الحرام در دشتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tevideraz بازدید : 51 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 18:42

*"دی عبدی یکی از زنان دشتی"* *" سکینه حسین"**در چمکور سه دسته ی مشخص به نام های حاجی محی ها (حاج محمدی ها) ، حاجی محیلی ها (حاج محمدعلی ها) و زارمح شعارها (زائر محمد شاعرها ) زندگی می نموده اند.**خاستگاه اصلی آنها خیلی مشخص و معلوم نیست که آیا از مسیله های آن طرف رودخانه آمده اند که اگر از آنجا آمده باشند به اعراب فارس منتسب می شوند و اگر از جنوب که هرمزگان باشد آمده باشند به اعراب عبدالقیس بحرین منتسب می شوند.**اینکه بصورت خالص از دسته های ایرانی پارت ، ماد یا پارس باشند چندان نمی شود روی آن حساب نمود که پارسیان ساکن دیار ماندستان قدیم یا دشتی فعلی از پیروان زرتشت بوده اند که آنها را گبری می خواندند و به محض ورود این دسته ها به سرزمینشان آنها از محل کوچ نموده و اینکه به کجا رفته اند خیلی مشخص نیست یا شاید اسنادی باشد و ما نمی دانیم.**چَم کور (Chamekaur) که تلفظ نام آن در زبان محلی چُم کُوراست. چَم به معنای درختزار و منطقه مستعد کشاورزی کنار رودخانه گویند و کُور یا کِهور نام درختی خودرو در محل رودخانه بوده است. در رودخانه درختان دیگری مانند اشک که از اندازه بدن انسان بلندتر می شود هم می روید.**خانه های خالی بجا مانده ی این روستا در پس از انقلاب که از خشت و گل بود در سیل بزرگ سال ١٣٦٥ به علت طغیان رودخانه و تصادف آب آن با جاده روبروی روستا و برگشت آب به روستا آب شده و با خاک یکسان شد و تنها چند ستون از دروازه های خانه ها که در آخر عمر روستا با سنگ و گچ و ساروج ساخته شده بود هنوز نیمه افراشته بر جای مانده است.**بعضی از اهالی که نام خانوادگی آن ها چمکوری گذاشته شده اند. آنرا به انگلیسی به طور اشتباه قسمت دوم نام آنرا koori و یا kouri قید می کنند.بنا ب محرم الحرام در دشتی...ادامه مطلب
ما را در سایت محرم الحرام در دشتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tevideraz بازدید : 50 تاريخ : سه شنبه 5 ارديبهشت 1402 ساعت: 21:01

بنام یزدان پاک "باران های موسمی در دشتی" *دیار گرم وخشک دشتی در دو موقع از سال علاوه بر فصل بارش های مرسوم ، آذر تا اسفندماه ، میزبان ریزش باران های موسمی هم می باشد.**این باران ها که از شبه قاره هند و از این اقیانوس پهناور خود را به دشتی می رساند اغلب دشواری هایی را برای کشاورزان دشتی به سوغات می آورد.**هنگام رسیدن و نزول این بارش ها درست با موقع جمع آوری گندم و خرما ، دو محصول اساسی مردمان حوزه ی رود مند ، در منطقه دشتی مطابق می شود.* *باران « جوری یا جیلم» هنگامی در دشتی می بارد که کشاورزان دیم کار منطقه گندم های خود را که خشک شده و آماده برداشت است را به دستان داس های ویژه « جوری یا جیلم کن » در منطقه سپرده و بافه های پراکنده گندم های خود را یا به خرمن گاه برده یا هنوز در زمین های خود پراکنده اند.* *این باران باعث می شود گندم های خشک، نم خورده و در برداشت آنها وقفه ای ایجاد شود.* *فصل برداشت گندم و جو در دشتی برابر میانه اردیبهشت و در اصطلاح دشتی ثور است.**این باران معمولا با وزش بادهای جنوبی به دشتی می رسد که اصطلاحا به آن باد قوس می گویند.* *باران موسمی یکبار دیگر و در فصل داشت و برداشت خرما از خردادماه تا شهریور ماه به دشتی می رسد که در این هنگام نیزخرماهای نخل های تناور دشتی آماده برداشت است و این باران مانع از برداشت درست این محصول می شود.* *معمولاخرما اگر در فصل برداشت آب بخورد ازکیفیتش کاسته و گاه تخمیر و ترش می شود.**در هر حال بارش باران های موسمی دشتی هر چند باعث دشواری هایی برای کشاورزان این خطه می شود اما شادی و لبخند های صادقانه مردم را نیز به شکوفه و بار می ن محرم الحرام در دشتی...ادامه مطلب
ما را در سایت محرم الحرام در دشتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tevideraz بازدید : 70 تاريخ : سه شنبه 5 ارديبهشت 1402 ساعت: 21:01

خال نزد مردمان دشتی KHALیکی از سنتهای پیشین مردم دشتی "خال" کوبی یا به گویش منطقه "خال زدن" است. "خال" پیش از آنکه وسیله ی زیبایی باشد کارکردی درمانی داشت. "باد" یا چسبندگی عصب و دردهای اینگونه را با خال کوبی درمان می کردند .درمان دردهای مفصلی همچون زانودرد، درد کمر و غیره را در طب بومی دشتی "خال زدن" بود .سردرد را نیز گاهی با خال کوبی درمان می کردند . خال کوبی علاوه بر درمان ابزاری تزیینی بود .خال تزیینی بیشتر در میان زنان و دختران رواج داشت . با این وجود مردان نیز از کارکرد زیبایی خال کوبی غافل نبودند . دست ها و پاها، صورت و پشت شانه و بازو محل مناسبی برای خالوبی با کارکردهای زیبایی و دارویی است. مواد اولیه خال کوبی از طبیعت پیرامون حاصل می آمد .صبر تلخ، زهره ، کیسه ی صفرا ی ، گاو، شیره ی گیاه صندل ، اسپند ، شیره ی "کاکل" و دوده ی چراغ روغنی یا پیه سوز از جمله مواد مورد نیاز برای خالکوبی سنتی در دشتی است .گلهای پنج پر، اشکال گوناگون هندسی، ماه و خورشید و ستاره، تصاویر حیوانات اهلی، وحشی و گاه خیالی از جمله طرح های معروف برای استفاده در خالکوبی سنتی دشتی است .نقش حروف گوناگون نیز گاهی می توانست از طرح های مورد استفاده در خالکوبی منطقه باشد .شیر، شمشیر، خنجر، گاه تفنگ و این اواخر ساعت از طرح های مورد اقبال مردان در این منطقه بود .شاید دلایل مذهبی باعث شد این سنت درمانی و گاه تزیینی در منطقه دشتی رو به فراموشی و زوال برود. در نبود زینت آلات زنانه همچون انگشتر و النگو و پای برنجن ، پامیل و غیره خالکوبی این ابزارها، تزیینی زنانه برای بانوان منطقه به شمار می آمد ایجاد خال های لب و گونه حتی طراحی ابرو در برخی اوقات مورد توجه بانوان این خطه در سنت خالکوبی بود .خال در فرهنگ ها مع محرم الحرام در دشتی...ادامه مطلب
ما را در سایت محرم الحرام در دشتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tevideraz بازدید : 72 تاريخ : سه شنبه 9 اسفند 1401 ساعت: 14:11

عمل ختنه در میان مردمان دشتی عمل ختنه که برخی به آن «سنّت» هنوز می گویند یک فریضه دینی مردمان مسلمان دشتی بوده است که در اسلام به آن تاکید شده است. دردشتی قبلاً این عمل با شکوه و با مجلس شادی و سرور همراه بوده است وآن بصورت سنتی انجام می گردیدکه تا سال های پایانی دهة اول انقلاب نیز در جریان بود که درحال حاضر این کار توسط پزشک و در مطب بصورت انفرادی انجام می شود. برای برپایی این جشن،دوستان و همسایگان را دعوت می نمودند وآنها را بوسیله شیرینی و شربت پذیرایی می کردند.این کار«سنّت»معمولاً درفصل تابستان که هوا بسیار گرم و باد گرم (تش باد) درجریان بود انجام می گرفت.«سنّت»یا همان عمل ختنه در روستاهای دشتی معمولابصورت گروهی وخیلی بندرت انفرادی انجام می شده است.روزی که استادختنه کننده که بطور معمول یکی از(دلاکان) منطقه بود به یک محل می آمد تاصبح مثلاً ساعت 9 پسرانی که زمان ختنه کردن آنها فرارسیده بود را در محلی که بیشتر اوقات خانه دلاک روستای مورد هدف بود جمع وآنها را ختنه می کردند. (چه بسیار پسرانی بودند که با شیندن اسم دلاک و ختنه متواری گشته وسر به کوه و باغ ها می گذاشتند.)برای انجام عمل ختنه پسر را روی دله (حلب روغنی) یا روی جوه(ظرفی شبییه جام توخالی و ساخته شده از چوب کُنار یا بلوط که دارای یک دسته بلند بوده و جهت کوبیدن گندم وغلات ازآن استفاده می شده و معادل هاون امروزی بوده است)قرارمی دادند.دراین میان بچه هایی بودندکه ازاین کارترس زیادی داشتند و برای اینکه ترسشان رفع گرددآنان رابه محرم الحرام در دشتی...ادامه مطلب
ما را در سایت محرم الحرام در دشتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tevideraz بازدید : 93 تاريخ : سه شنبه 9 اسفند 1401 ساعت: 14:11